بازم دلم گرفت بازم خسته و درمونده از اين زندگي اومدم اينجا  كجا ر دارم ؟ خداي من دلم باز بد گرفته شايد فقط نوشتن ارومم ميكنه  اره  بازم دارم دق ميكنم ميميرم من نشد حتي يه بار عشقمو بيبينم . بهم نخند ولي انگار دوباره دلم بدجور گير كرده پيشش  نميگم عادل ر از ياد برم نميگم هيچ حسي ندارم . همه ميدونن واسش ميمردم . اره فكر كنم زير قولم زدم و دوباره عاشق شدم . اره سنم واسه عاشقي كمه  اما دست خودم نيست اين دل عوضي و كثيفم كار دستم ميدم  دلم واسه شيوا تنگ شده من شيوا نيستم من يه عوضي ام مگه نه ؟؟؟؟ شما دلتون واسه شيوا تنگ نشده ؟ دلتنگش نيستين . من دلم واسه اون دختر پاك تنگ شده اون كه بزرگترين گناهش چت بود همون دخترم اره ؟ دلتون تنگ شده واسش ؟ اگه ديديش از طرف من ببوسينش بگين كاش همون موقع به خودش مي باليد . كاش قدر اون روزاي سخت و تنهايي ر ميدونست . خيلي هاتون نزديك ۶ ساله منو ميشناشين . من كي بودم ؟؟؟ من خودمو ميخوام  من دلم شيوا ر ميخواد . اين دختر كه اينجاس شيوا نيست شيوا پاك بود . شيوا عوضي نبود اشكام باز داره ميباره اما اينبار دلم واسه خودم ميسوزه چي بودم چي شدم ؟ كيبوردم خيسه خيسه باورتون ميشه دارم واسه خودم اشك ميريزم  ميدونم هيچكس ديگه منو نميخواد ميدونم هيچكس دوسم نداره ميدونم جنده شدم واضح تر از اين ؟ اينو خودم قبول دارم از ديگران چه انتظاري دارم ؟ هرچي بگن حقمه . خداي من كجايي ؟؟؟؟؟؟ باز اومدم سراغت خدا كمكم كن . خدا ميخوام بميرم . خدا من ميخوام بيام پيشت خدا جونم . منو ببر پيشه خودت اينجا هيچكس نيست كه منو دوست داشته باشه اي خداااااااااااااااااااااااااا ميخوام بميرم

جدا شدیم چه راحت

                                                           سلام                                                          

                      داریم به اخرای کتاب زندگی من و وبلاگم نزدیک میشیم

                                       این وبلاگ به یاد و خاطره ی یه عشق

 

                            دیگه تموم شد دیگهه تنها شدم دیگه اسیر غم ها شدم

 

                       زندگیم داره با غم میگذره شاید نزدیک اخرین پست ها باشیم

 

از همه اونایی که وبلاگم و دلنوشته ها خاطراتم رو میخونن ممنونم مخصوصا اونایی که با نظراشون ارومم میکردن .

 

 

داشتم چت میکردم یه دختره پیام داد میشناختمش اما اون کسی نبود که من فکرش رو میکردم به من گفت عشقم خیانت کرده بهم گفت با اون ود گفت بهش میگفته عاشقشه و جز اون کسی رو نمیخواد

 

قلبم گرفت تا چند ساعت به زور نفس میکشیدم نفرینش کردم نمیبخشمش زنگ زدم به عمرم به کسی که زندگی رو به من برگردونده بود و بعد از این فقط به خاطر اون بود که زنده بودم و زندگی میکردم  تک تک نفس هام فقط به خاط اون بود  بهم گفت دوستم داره گفت تو قلبش منم گفت که اونا از حسودی به عشق ما این حرفا رو میزنن ساعت ۵ صبح گذشته بود اروم شدم بازم اون بود که کاری کرد اروم شم خوابم نمیبرد رفتم سراغ گیتارم یه کم سعی کردم سرم رو باهاش گرم کنم اما نتونستم  تا ساعت ۱۰ بیدار بودم نمیدونم کی خوابم برد ۴ ساعت خوابیدم پا شدم بازم  اعصابم خورد بود و حالم بد   زنگ زدم گوشیش خاموش بود ساعت ۶ بود زنگ زد گفت سر کارم رفتم خونه بهت زنگ میزنم  تا ساعت ۱۰:۳۵ دقیقه صبر مردم زنگ نزد زنگ زدم سرکار بود هنوز منم  دلم آشوب بود دارم میمیرم هیچکس حالم رو نمیفهمه دیگه اون اعتمادی که بهش دارم رو ندارم کاش که بمیرم

 

 

                                      همه دیدن شیوا خسته نشسته                                  

                                          زانوی غم الان اره تو دسته

                                           از زندگی شده خسته

                                تحمل بی اون بودن اره واسش سخته  

                  داد میرنه فریاد میزنه                  میخواد بگه به همه دیگه غم و غصه بسه

حالا دیگه درنا واسش شده یه غریبه                       اره واسه همه دنیا این عجیبه

                                     تو میخواستی عشقمون بشه جهانی

                                        اما زندگیم رو بردی رو به تباهی

                                    تو من رو سپردی دست خنجر خیانت

                                    خودت بگووو به همه چی بوده بهانت

تو بودی که میگفتی کم نمیکنه از عشقمون فاصله  

                                                                       حالا دوریم از هم رفتم از یادت جالبه

خدا تو که معشوق عالمی بیا بهم بگو کجایی ؟

                                              نمیرسی به دادم اما من هنوز میگه هست خدایی

 

 

 

 

 

فکر نکن میری از یادم 

اره بی تو تمومه کارم

 

 




http://andrewharnack.com/wp-content/uploads/2009/12/david-winston-solitude1.jpg


http://joshualim87.files.wordpress.com/2007/09/solitude.jpg


http://eebatou.files.wordpress.com/2008/08/6a00d8341bf6f553ef00e54f5024ef8834-640wi.jpg


http://kakiiee.unblog.fr/files/2008/08/solitude.jpg

شاید نباشیم شبای مهتابی من و تو با هم اما چون قول دادم تا اخر عمر منتظرت میمونم

 

 

 

 

 

 

 

 

   

 

 

       دوست دارم تا اخر

 

دلم گرفت

قراره ۱۴ روز تنها باشم  . اونم میره ....... میخواد خودش رو پیدا کنه شما ها که میدونین تحمل دوریش رو ندارم

دق نکنم خوبه از حالا بغض کردم و دوست دارم گریه کنم  من بی اون کارم تمومه خودش این رو خوب میدونه اگه بخواد بره عذاب وجدان نمیزاره پس میمونه

کاش میشد شیوا قدر اون رو بدونه بهش بگه که بی اون نمیتونه باشه زنده یه لحظه اگه بگه ازت بدم میاد دروغ محضه  اخه مگه میشه شیوا از دیوونه بازی هاش بشه خسته ؟

اره اون واسه نجات من تو باتلاق غم بود یه فرشته ناسپاسی کنی به جونه خودش کارت زشته

اخه نمیدونی که زندگی باهاش چه قدر قشنگ و لازمه از عشقمون کم نمیکنه به هیچ وجه فاصله

چرا میگین دوست داشتن بی دلیله اره عشقم بهش بی دریغه دوستش دارم اره به نظرم هم اون بهترینه

دیگه نمیزنم حرف زیادی میخوام ثابت کنم دوسش دارم قسم میخورم به همون خدایی که نجاتم داد از تنهایی

jefgvajwo0lz2sr4bjb عکس های عاشقانه و زیبا | 2Pix.Org

 

ojjsei7gmccmdadgbh2z عکس های عاشقانه و زیبا | 2Pix.Org

 

 

h1f0ldgonvrd7dslim52 عکس های عاشقانه و زیبا | 2Pix.Org

از دوست عزیزم حسین

. پای پنجره نشستم کوچه خاکستری باز زیر بارون من چه دل تنگم امروز انگار از همون روزهاست حال و هوام رنگه توه کوچه دل تنگ توه.دلم گرفته دوباره هوای تورو داره چشمهای خیسم واسه دیدنت بی قراره این راه دورم خبر از دل من نداره آروم ندارم یه نشونه می خوام واسه قلبم جز این نشونه واسه چیزی دخیل نمی بندم این دل تنهام دوباره هوای تورو داره هوای شهر تو با بوی گلها پیچیده توی اتاقم مثل خواب داره بدجوری غریبی می کنه آخه جز تو دردمو کی میدونه.

---------------------------------------------------------------------------------------

نام تو رو آورده ام دارم عبادت ميكنم

گرد نگاهت گشته ام دارم زيارت ميكنم

دستت به دست ديگري از اين گذشته كار من

اما نمي دانم چرا دارم حسادت ميكنم

گفتي دلم را بعد از اين دست كس ديگر دهم

شايد تو با خود گفته اي دارم اطاعت ميكنم

رفتم كنار پنجره ديدم تو را با بگذريم

چيزي نديدم اين چنين دارم رعايت ميكنم

من عاشق چشم تو ام تو مبتلاي ديگري

دارم به تقدير خودم چنديست عادت ميكنم

تو التماسيم مي كني جوري فراموشت كنم

با التماس ولي تو را به خانه دعوت ميكنم

گفتي محبت آن برو باشد خداحافظ ولي

رفتم كه تو باور كني دارم محبت ميكنم

---------------------------------------------------------------------------------------

 

من هنوز یاد توام اما تو اون روزها یادت رفته تو هنوز عشق منی بی تو پرسه زیر بارون سخته، سخته خنده، سخته گریه ثانیه هارو شمردن، سخته دل دادن به عکسات خیلی سخته بی تو مردن واسه دنیا یکی هستی واسه من یکی یه دنیا با تو من ستاره می شم می رسم تا ته رویا تو دلیل زندگیمی تو بهانه نفسهام عشق من بگو کجایی این روزها بد جوری تنهام نمی دونم که چی شد چشماتو پنهون کردی تویه یه غروب سرد قلبمو داغون کردی نمی خوام باور کنم دارم از یاد تو می رم اما تو عشق منی بدون دستات میمیرم بدون دستات میمیرم بدون دستات میمیرم.

------------------------------------------------------------------------------------

زندگي پر از سواله مي دونم .رسيدن به تو خياله مي دونم .تو ميگي يه روزي مال من ميشي. اما موندت محاله مي دونم.تو ميگي شبا دعامون مي کني. چشمه چات زلاله مي دونم. توي آسمون سرنوشت ما ماه کاملمهلاله مي دونم تو ميگي پرنده شيم بريم هوا.غصه ما دو تا باله مي دونم.چشم من پر از غم نبودنت.دل تو پر از ملاله مي دونم.طاقتم ديگه داره تموم ميشه. صبر تو رو به زواله مي دونم.آره مي ري و نمي پرسي که اين دل عاشق در چه حاله مي دونم.

----------------------------------------------------------------------------------

 

 

 

میگم از تنهایی و دلتنگی

ساعت ۶:۱۵ دلم گرفته خوابم نمیبره از ساعت دو تا حالا دارم سعی میکنم بخوابم اما نشده

اره من باز اومدم همون عاشق تنها همون دیوونه که میساخت با درد ها دلم خفن گرفته دلم یکی رو میخواد بغلم کنه ارومم کنه نوازشم کنه اما کسی نیست کسی نمیدونه خوابم یا بیدار زنده ام یا مرده ؟

اره دیگه رسمه روزگار اینه دسن منو تو نیست روزگار نامرده عجب بازم دارم سرت رو درد میارم ؟

معذرت میخوام دست خودم نیست دلم تنگ شده تو اصلا میگی شیوایی هم هست ؟

 

 

اره دلم تنگه انتظار داری بگم تنهایی قشنگه ؟ نه دیگه شدم خسته اره تنهام و دستام بسته

دلتنگی بده و زندگی خشمگین اخه سواله میپرسی دوست داری بدونی چرا هستم غمگین ؟

اونی که دوسش دارم دوسم نداره همین روزاست که بگه میخواد بره و تنهام بزاره

بگه حق تو اینجا تنها درد و غم ها برو زندگی کن یار و همراه

باشه دوست نداری گوش کنی حرف دلم باشه میرم دنبال سرنوشت بدم

تنهایی 

 

 

 

 

 

 

 

روزای دلتنگی

دلم تنگه تو این روز قشنگ دلم گرفته دوست دارم گریه کنم دوست دارم با اونی که ازش دورم درد و دل کنم یعنی اون الان دلش واسه من تنگ نشده ؟ شاید اصلا عین خیالش هم نباشه . یکی نیست بگه چرا انقدر نا امیدی ؟ اون که دوستت داره پس چته ؟ خدا جونم سه ماه خیلی زیادهههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههه

 

تو مثل ............

سلام دوستای  گلم میدونم دختر بدی بودم سر نمیزدم و خاطرات و مشکلات و حرفای دلم رو بهتون نگفتم  اما همیشه به یادتون بودم . اخه من به داداشم یا همون اقامون قول دادم که اینترنت نیام اما به قول خودتون شیطونی هام که تمومی نداره و بازم دخمل بدی شدم و اومدم خوب چیکار کنم معتادم دیگه و به جز اون دلم واسه شماها ام تنگ میشه چیکار کنم ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ عهههههه چرا میزنی ؟ میدونم سرت رو درد اوردم ببخشید . از شما که بخشیدی ممنون . تو هم نبخش خیالی نیست خدا میبخشه . نه جدی دیگه خیلی حرف زدم یه جمله دیگه بگم تمومش میکنم

 

 

 

 

دووووووووووووووووووووووووووووووستووووووووووووووووووووون دااااااااااااااااااااااااااااااااااارررررررررررررررررررم

 

 

 

 

 

 

تو مثل  خواب نسیمی به رنگ اشک شقایق

تو مثل شبنم عشقی به  روی پونه ی عاشق

 

تو مثل دست سپیده پر از تولد نوری

تو مثل نم نم باران لطیف و پاک و صبوری

 

تو مثل مرحم یاسی برای قلب شکسته

تو سایبان امیدی برای یک دل خسته

 

تو مثل غنچه لطیفی به رنگ حسرت شبنم

تو مثل خنده ی یاسی و مثل غربت یک غم

 

تو مثل جذبه ی عشقی در انتظار رسیدن

در امتداد نوارش گلی ز عاطفه چیدن

 

تو مثل نغمه ی موجی غریب و ابی ساده

شبیه شاخه گلی که افق به چلچله داده

 

تو مثل چکه ی مهری ز سقف سبز صداقت

تو مثل گریه ی شعری به روی صفحه ی غربت

 

تو مثل لذت رویا تو مثل شوق نگاهی

هزار مرتبه خورشید و صد افق پر ماهی

 

تو مثل لطف بهاری پر از شکوفه ی خواندن

تمام هستی من شد میان شعر تو ماندن

 

تو مثل هرچه هستی مرا با نام صدا کن

برتی این دل سرگشته وقت صبع دعا کن

 

 

دوست دارم خيلي زياااد

 

 

 

مثل كبريت كشيدن در باد ديدنت دشوار است ،

من كه به معجزه عشق ايمان دارم

ميكشم آخرين دانه كبريت را در باد،

                                                هر چه بادا باد.....

 

 

 

 

دلم گرفته خدا خودت میدونی که دوسش دارم .

عزيزم ناراحته

از دستم ناراحته نميدونم چرا ؟

وقتي دوستم نداره كاش نباشم خدا

خسته شده ميدونم

اره قدرشو نميدونم

انگار نميخواد تموم بشه گريه هاي شبونه

اره همدمم فقط ستاره هاي اسمونه

نميدونم تا اخرش باهام ميمونه

ميرسه يه روزي ميگه خسته شدم برو

مهم نيست شيوا ميميره نبينه تو رو

ارزومه تو باشي شاد

دعا كن منم برم به خواب

برم جايي هستن فرشته ها

نميرسه ادماي بد دستشون به اونجا

نميگم ميرم بهشت اما جهنم بهتره از اينجا

حداقل اونجا حرف ميزنم با خدا

نميبينم غم تو رو كه ميخواي باشي رها

دستم رو گذاشتم رو قران قسم خوردم نميزارم تو رو تنها

اما تو نميخواي داري مياري بهونه كه بشي از من زود تر جدا

خيالي نيست نگفتي بهم اينو اما من ميدونم

بچه ام اما رنگ چشمتو ميدونم غم رو از توش ميخونم

بهترينم يا ميميرم يا تا اخرش به پات ميمونم

 

 

 

 

 

بهترینم جون که سهله هرچی داشته باشم فدات میکنم

 

 

 

 

 

 

کاش میشد من و تو ما می شدیم دوست دارم

چقدر دلم ميخواس يه شب منو تو تنها مي شديم

انقدر كوچيك بود دنيا كه فقط ما توش جا ميشديم

 

مجنون يه شب جراتشو مي داد امانت دست تو

اونوقت ما تا اخر عمر راهي صحرا ميشديم

 

اگر ما اونجوري بوديم نياز به قايقي نبود

اروم سوار موجاي  بلند دريا مي شديم

 

همه ميگن اسمون خم شده زير بار ع   ش    ق

اون چيزي نيست ما واسه هم خم ميشديم تا ميشديم

 

اگه يكي دلش نخواست پاييز تموم شه و بره

تا ته دنيا واسه اون , شب يلدا مي شديم

 

چقد دلم ميخواست همه حسرتمونو بخورن

مثال عاشقا واسه تموم دنيا مي شديم

 

چقد دلم ميخواست ديگه من و تو در ميون نبود

همديگه رو مي بوسيديم و تا ابد ما مي شديم

 

تقويماي ما اگه امروزا رو خيلي دوس نداشت

چشامونو مي بستيم و فردا سحر پا مي شديم

 

دلم تنگه نميدونم چقدر ديگه بايد تو انتظار بمونيم ؟  خدا كنه  تا اخر عاشق شيوا بموني . شباي غم و تنهايي به جاي منتظرت ميمونم به كلمه ي تا اخرش پيشت هستم تموم ميشد . طاقت اشكات رو ندارم كاش ميشد سرمو رو شونه هات بزارم . بهترينم تو رو زياد اذيت ميكنم من  جونم رو فدات ميكنم . بهم گفتي وقتي دو تا عاشق از هم جدا بشن اسمون گريه ميكنه اشك هاش رو به ما عاشقا هديه ميكنه اما ما رو جدا كردن زندگيمون رو فنا كردن  نرسه يه روزي خودمون از هم جدا شيم دليل باريدن ابر ها شيم ؟ خدا نكنه اسمت رو كسي بياره كاش بودي خاموش ترين ستاره تا كسي نگات نكنه بشكنه دل اين عاشق بيچاره من ميميرم واسه چشمت ميزاري من بشم فدات ؟ كاش حرفام رو تنهايي با خودت ميشنيدي به عشقي كه نسبت بهت دارم ميباليدي ميشد غصه ي اشك هاي من جهاني عشقم نسبت بهت نبود با يك نگاه تو رسوند بهن خدا رسمشه عاشقا بايد بكنن با دنيا جنگ بعد از سختي ميرسن به هم خيلي قشنگ ديگه چي بگم از عقمون كلمه خيلي كمه عشق ما پاك و مقدسه . تموم ميكنم حرفام رو ديگه بسه ميخوام بگم دوست دارم غرور لعنتي نميزاره سخته .

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

دوستون دارم

سلام معذرت میخوام خیلی وقته جویای حالتون نشدم . دیگه از زندگیم نمینویسم چون همش شده قهر و اشتی و جدا کردن عاشقا و بعد از کلی جنگ به هم رسیدن بیخیال اعصابتون رو خورد نمیکنم دوستتون دارم .

قصه گو بگو خدا دعامونو شنید یا نه ؟

اون قناری که بالش شکسته بود پرید یا نه ؟

قطره ی شبنمی اشکای اون اهو خانوم

اخرش از پشت بغض کدچیکش چکید یا نه ؟

اون کبوتر که همش دلش میخواس خواب ببینه

اون چی شد نفهمیدم که اخرش خواب دید یا نه ؟

نقاشه اخر واسه نجات اون دختر ناز

اخرین برگو روی درختشون کشید یا نه ؟

عاشقی که عمری بود سر دو راهی مونده بود

اخرش از یکی از خاطرخواهاش برید یا نه ؟

باغبون که از غم غنچه ها خوابش نمیبرد

قصه گو وقتی که دی شد خوابید یا نه ؟

ابری که همش واسه گل و درختا ناز میکرد

اخرش تو سرزمین خشکمشون بارید یا نه ؟

اونجا که خورشید خانوم سالی یه بار سر نمیزد

همه دعوتش میکردن اخرش تابید یا نه ؟

دختری که ارزوش بود عروسک داشته باشه

مادرش اخر براش عروسکو خرید یا نه ؟

من خوابم برده و اخراشو یادم نمیاد

اخر قصه کلاغه به خونش رسید یانه ؟

 

 

6 روز تموم نشده

سلام بازم باید تشکر کنم از نظراتتون اما این دفعه با گریه

۶ روز تموم نشده بود با عشقم صحبت کردم بعد از این همه غم به عشق رسیدن واقعا شاهکار یه تولد دوباره است که خدا به من هدیه کرد هیچکدوم نتونستیم ۶ روز رو تحمل کنیم و تا من گوشیم رو روشن کردم زنگ خورد گوشیم دیدم عشقمه  سر از پا نمیشناختم انگار دنیا توی صدای اون بود که به من دادن  من و اون خیلی وقت بود خواهر برادر بودیم هرچی میشد به هم میگفتیم تمامه عقایدمون مثل هم بود . حالا فهمیدیم که عاشق هم هستیم وقتی دیگه به عنوان خواهر برادر به هم نگاه نمیکردیم  اوایل سخت بود اما کم کم شیرین شد   دیگه از خدا هیچی نمیخواستم حتی دیگه نت هم میخواستم نیام  اما مامانم به عشقم گفت باید خواهر برادر بمونید تا با هم باشید  این که واسه ما از فحش هم بد تر بود عشقم تصمیم گرفت بی خیال همدیگه بشیم  اما نه من تحملش رو ندارم و نداشتم و نخواهم داشت  پس قرار شد تا اخر دنیا منتظر هم بمونیم تا اخر اخر اینکه باز امیدی باشه بهتر از اینه که دیگه عشقی نباشه چون نمیتونم از قلبم بیرونش کنم و یکی دیگه بیاد به جاش واسم دعا کنید  .

 

نمیری از قلبم بیرون تو

میدونی میمیرم برای تو

عشق و هستی رو میریزم به پات

یادم نمیره که گفتی نمیزارم تنهات

هستی تو واسم یه معشوقه

همه میگم که اینو میدونه

اونم برای تو داره شعر عاشقی میخونه

دوست دارم نمیزاره شیوا تنها بمونه

یه روز بودی واسم یه داداشی

الان میخوام وجودم باشی

جونم رو میدم که فقط شاد باشی

6 روز

سلام وااااااااااااااااااااااااای ممنون از نظراتتون اما انگاری باز باید برم تو فاز غم . نپرس چرا ؟ یعنی بگم / نه نمیگم خوب حالا که خیلی پا فشاری میکنی میگم . ۶ رووووووووووووووووووووووووز باید از

زندگیم

عشقم

وجودم

دور باشم خیلی سخته . نمیدونید اخه شما درک نمیکنید ۶ روز واسه یه عاشق خیلی زیاده ها

حالا هرچی یکی عاشق دوستشه یکی عاشق مادرشه یکی عاشق گیتارش یکی عاشق کتابشه .

مهم اینه که عاشقه .  

حالا فکر کنید بخواد از عشقش دور باشه واسش خیلی سخته . حتی یه روزش هم دیر میگذره چه برسه به ۶ روز

توی این ۶ روز چی کار کنم ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

فکرش هم داره دیوونم میکنه .

اما بازم یادم رفت من خدایی دارم که خیلی دوسش دارم میگن دل به دل راه داره خدااااااااااااااااا بزرگهههههههههههههههههههههههه این ۶ روز هم میگذره

باید خودم رو سرگرم کنم با کتاب خوندن با فیلم دیدن و ..........................

اره باید باشم تنها چند روز

میدونی سخت میگذره هرروز

حالا روزای تنهاییم با چی میشه پر

اره قلبم داره میزنه خیلی تند

دوست داره بخونه شیوا واسه تو

اما نیستی بگیره دستت رو

خیلی وقته عشقت ریشه داره تو دلم

اما نمیتونستم ابراز کنم گلم

نیستی با غمت میسازم

نیست که بخوام تنهاییم رو بهش ببازم

جا داره تو قلبم همیشه

اینو هیچوقت باورش نمیشه

 

 

 

 

یه اپ تقریبا شاد

سلام دوستای گلم  از همه ممنونم چون با نظراتی که برام میزارین واقعا ارومم میکنین دوستون دارم

این چند روز خیلی داغون بودم خیلی اما دیشب و امروز خیلی داغون بودم فقط گریه میکردم جیغ و داد و خودم رو به در و دیوار میکوبیدم وای چه وضعی بود دیووونه شده بودم به طور تمام معنا

حالا بیخیال اون روزا مهم اینه که به بزرگترین ارزوم رسیدم اما دوووست دارم که پایدار باشه اگه یه روزی این روزای خوب تموم بشه چی کار کنم ؟

نه خدا دوستم داره خدا تنهام نمیزاره خدا صد ای شیوا رو شنیده فرشته ها رو به کمک بنده حقیرش  فرستاده

نمیدونم چه جوری شادی خودم رو نشووووووووووووووووووووون بدم فقط میتوووووووووونم داد بزنم بگم خدااااااااااااااااااااااااااااااا عاشق تو و هدیه ای که بهم دادی ام در حد المپیک

خدا دوست دارم یه جوری ازت تشکر کنم سعی خودم رو میکنم خودت کمکم کم تا بتونم بنده شاکرت باشم خدای من نزار غم ها دوباره بیاد سراغ یه دختر تنها نه این دختره تنها نیست چون تو رو داره اون چیزی رو که میخواست بهش دادی داره میشه شیوای شاد گذشته فقط کمکش کن میدونم انقدر مهربونی که کمکم میکنی

میخوام یه چیزی هم واسه کسی که نیست بنویسم میخوام بگم چه باشه چه نباشه عاشقشم در حد جام جهانی میخوام بگم با بعضی از اذیت هاش دیوووووونشم هنوووووووووووووووووز حاضر بودم بمیرم یه مو ازش کم نشه   چرا فعل ماضی اوردم ؟  حاضر هستم بودم خواهم بود

میدونم هیچوقت نتونسته بفهمه چه قدر عاشقشم اما من به دنیا ثابت میکنم عشق من اونقدری هست که چه باشه چه نباشه عاشقشم

 

اره نوشتم واسه تو گل نازم

نیستی پیشم اما تو نبودت هم به عشقت مینازم

قدرت عشقت زیاد تو دلم واسه تو گفتم جونم هم میدم

نمیتونم ببینم باشی غمگین یه لحظه

میدونم میدونستی با غمت دلم میلرزه

نمیتونم بگم چه قدر قدرت عشقت تو دل شیوا زیاده

فقط خداست که میدونه دوست دارم بی اندازه

به عشق که فکر میکنم فقط هست اسم تو

دنیا یه خودش مینازه از بنده ای مثل تو

دوستت دارم ، i love you

 

عاشقونه

 

 

تنهایی

 

 

 

دوستت دارم عزیزم

بعد از این همه مدت

سلام خوبین دوستای گلم میاین اما خدایی نکرده زبونم لال نظر که نمیزارین ادم دلش خوش باشه حالا بیخیال من باز اپ کردم و درد و غم اوردم واستون .

 الان حالم خیلی بده هیچکس نمیتونه حالم رو درک کنه حتی بهترین کسی که تو زندگیم وجود داره

اره فاصله ها زیاد بینمون                                               اما داره قدرت عشقمون

 چرا من یه ادم بی روح و خسته و افسرده شدم ؟

 اخه کی میدونه دوست دارم سر بزارم به کوه و بیابون جایی که هیچکس نباشه من باشم و خدای خودم  بشینم گریه کنم؟ دیگه هیچی نمیخواستم .

 کاش بود اون کنارم

میشد یار بی قرارم

کاش میشد سرم رو شونش باشه

دستم رو گونش باشه

خدای من مگه چی میشه بشم همون شیوای گذشته که همه حاضر بودن جونشون رو بدن واسش ؟؟؟/

اونی که هر کی ۲ دقیقه باهاش میحرفید غم هاش رو یادش میرفت همه روی اون حساب باز میکردن .

 دلم واسه اون موقع ها تنگ شده اون موقع که به هیچی معتاد نبودم نه به سیگار نه به اینترنت نه به خیلی چیزهای دیگه .

چی منو به این روز انداخته خدا ؟

 چرا کمکم نمیکنی ؟

نمیبینی یه بنده داره صبح تا شب غم میخوره گریه میکنه بعد تازه هنوزم همه بهش میگن شیطون و شاد اخه چه شیطونی چه شادی چه لجبازی ؟

 کسی که همش تو اتاقش داره غم میخوره شاد ؟؟؟؟

 حالا تو جمع فرق میکنه . تو جمع هم اونا خیلی ساکت اند چون غمی ندارن که بخوان ازش فرار کنن .

خدا دیگه کسی نیست دوستم داشته باشه ؟ جز چند نفر دیگخ چه قدر تحمل کنم به هرکی میگم میگه تحمل به خدا صیر و تحمل هم یه حدی داره . نداره ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ نه تو رو خدا داره یا نداره ؟؟؟؟

چرا بهم میگه دنیا دو روزه ؟؟؟؟؟؟ کاش میدوووونست باید دلداریم بده و امیدوارم کنه  .

دیگه حالم داره از زندگی بهم میخوره چرا هرکاری میکنم تموم نمیشه ؟؟؟؟؟؟؟؟

چرا من هنوز زنده ام اصلا چرا توی این دنیا پا گذاشتم ؟؟؟؟؟؟؟

یکی جوابم رو بده ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ خوب نباید هم بدونید زندگیتون بدون غمه اما دنیا واسه شیوا درنا بد تر از جهنمه .

میدونم سردرد گرفتین اما یه عالمه حرف دارم خیلی زیاااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااد در صورتی که باورتون نمیشه این همه حرف تو دل یه دختر بچه باشه دیگه نمیخواااام بیشتر از این خسته تون بکنم که دیگه پاتون رو اینجا نزارین همین که یه کوچولو خالی شدم بسه ممنون که خوندی تا اخر اما سردرد گرفتی . بازم معذرت میخوام

 

 

 

 

 

 

 

حاشیه ی فوتبال

اول از همه این رو بگم که بازم مثل همیشه جام گرفتن ما درست نمیشه. البته یه فرقی که با دفعات قبل داشت اینه که به قول عادل خان فردوسی پور دیگه خبری از اسب (!) نبود. خب بگذریم همینی که هست اصلا به ما چه.


بریم سراغ حاشیه های این بازی :


یکی از نکات جالب این بازی تعویض پیاپی دروازه بان فولادگستر بود. دروازه بان اول این تیم در نیمه اول مصدوم شد رفت بیرون و دروازه بان دوم این تیم وارد بازی شد. در نمیه دوم دروازه بان دوم بیرون محوطه جریمه توپ رو با دست گرفت و جلوی یک موقعیت صد در صد گل رو گرفت. داور هم اونو با کارت قرمز اخراج کرد دروازه بان دیگه ای نداشتند مجبور شدن یه بازیکن به جای دروازه بان وایسته توی گل. البته دروازه بانی خوبی نسبت به دو دروازه بان اول انجام داد میثم آریان اگه از اول فوتبالش دروازه بان میشد الان باید دروازه بان تیم ملی میشد!!!


یه حاشیه جالب دیگه در این بازی این بود که بعد از اینکه محسن خلیلی روی پاس هوار ملا به گل رسید رفت و پای هوار ملا رو بوسید که یه کار جالبی بود!


نکته دیگه در مورد این بازی و از همه مهم تر حضور پرشور تماشگران در ورزشگاه آزادی بود. واقعا آفرین باید گفت به این تماشگران.


نکته آخر هم اینکه بازم در موقع جام گرفتن افراد ناشناس زیادی بودن. خب البته نسبت به دفعات قبل خیلی بهتر شده بود. ان شا الله واسه چند (؟) ساله دیگه این چیزا کاملا درست میشه


البته بازیکنان هم در این بی نظمی بی تقصیر نبودن. کریم باقری اصلا نتونست جام رو بالای سرش ببره سریع از دستش کشیدن. خب این فوتبال ماست دیگه . اگه ایناش درست بود که ما الان راهی جام جهانی میشدیم نه اینکه با حسرت بشینیم و جام جهانی رو نگاه کنیم.


به امید روزی که فوتبال ما واقعا حرفه ای بشه

قهرمانی پرسپولیس در جام حذفی

به تمام طرفداران خوب و با تعصب پرسپولیس ، قهرمانی این تیم را در رقابت

 های جام حذفی تبریک میگم.

پرسپولیس با ارائه یک بازی بسیار زیبا و دیدنی تیم گسترش فولاد تبریز را با

 نتیجه 4-1 شکست داد تا برای بار چهارم قهرمان جام حذفی شود. تا

لحظاتی دیگر چند تا از حاشیه های جالب این بازی را در اختیار شما قرار

می دهم.

 

پرسپولیس همیشه قهرمان

چرا برای تو ...........................

در تمام مسير طولاني که خود را همراه آن کرده بودم
تسليم دوست داشتنهايم شدم و هزاران بار بغض خود را در گلوي خود حبس کردم
تو در دلم جوانه زدي و زيستي اما به خواست من ,و حال من به اين زيستن خاتمه ميدهم
دل گمراهم بوي عطر عشق تو را ناخواسته و ندانسته به سوي من آورد
فکر ميکردم در پاييز هم مي توان جوانه زد اما اين بار ساقه هاي محبت در دل من خشک و سياه شدند
قلب عاشقانه ام را چه بي رحمانه سوزاندي
لحظه هاي سبز و شيرين مرا چه ناعادلانه به سياهي و تلخي کشاندي
هميشه بر آن بودم که از عشق زيبايم براي همگان بخونم
و فرياد برآرم که چگونه عاشق دوست داشتنت بودم
اما هرگز اين خروش عشق را در دل من باور نداشتي
حالا ديگر شرمگين اين دل خود شدم.... براستي چرا تورا ساختم ؟؟؟؟


 چرا تورا ساختم ؟
چرا ترانه هاي عاشقي را براي تو سرودم؟
حال ديگر عشق من خفته است, دستانم ديگر آغوش گرمت را طلب نمي کنند
واي بر من که چگونه در حسرت دوست داشتنت سوختم
واي بر من که چگونه شب و روزم را آلوده ي تو کردم
چه ناگاه بانگ نفسهايت را برايم خاموش کردي
چه ناگاه شيشه ي دلم را با غرورت شکستي
و چه  ناگاه  مرا در آتش عشق بي فروغت سوزاندي
رهايت کردم,رهايت کردم که ديگر در قفس قلبم اسيرو درمانده نباشي
عشق تو را براي خود يک خاطره ي جاويدانه ثبت خواهم کرد
يقين داشته باش که ديگر سرزمين تشنه ي دلم را با وجود تو سيراب نخواهم کرد
و گلهاي زيباي باغچه ي عشقم را ديگر با نگاه تو آبياري نخواهم کرد
تقدير را اينگونه برايم رقم زدي مي توانست زيباتر از اين باشد
غنچه ايي در حال شکفتن باشد اما تو خواهان آن نبودي
ديگر نمي مانم,مي روم ,ميروم و آن کلبه عاشقي و آن غروب پاييزي را با تمام زيبائيهايش به تو مي سپارم
پس رهايش نکن بگذار بپاس عشقي که به تو داشتم اين خاطرات براي هميشه زنده بماند
هرگز شوق سفر را با من نداشتي ... و هرگز مرا همراهي نکردي
نميدانم خانه عاشقي کجاست و به کدامين سو بايد رفت؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

 


حق من چه بود ؟؟؟؟؟؟؟؟

ديروز در دادگاه دلم مغز من قاضي بود...متهم قلبم بود...جرم من عشقم بود...عشق من ياد تو بود!! ( آيا ) حق من اعدام بود؟؟؟

نقطه چین

نقطه‌چین است آسمان من

از لب ایوان؛

در غیابت، سرد خواهد شد

چای در لیوان.

بیابان است چیزی نمیابم

 

 

 

چیزی نمی‌یابم

تسلی کردن خود را

تا چشم می‌بیند بیابان است.

دوستت دارم

 

 

بگذار دستت را

باران بیاموزد

بگذار طعم بوسه‌هایت منعکس باشد

در واژه‌های دوستت دارم.

 

عاشق همه خدایی داره

 

 

 

نی هفت بند صدائی داره آخر

که هر یاری خدائی داره آخر

همه میگن که عاشق کشتنی بی

که عاشق هم خدائی داره آخر

 

اگر خطا نکنم

اگر خطا نکنم، عطر عطر یار من است
گدام دسته گل امروز بر مزار من است
گلی که آمده بر خاک من نمی داند
هزار غنچه خشکیده کنار من است
گل محمدی من، مپرس حال مرا
به غم دچار چنانم که غم دچار من است
تو قرص ماهی و من برکه ای که می خشکد
خود این خلاصه غم های روزگار من است
بگیر دست مرا تا ز خاک برخیزم
اگرچه سوخته ام، نوبت بهار من است

 

 

 

 

 

دوستت که میدارم

 

دوستت که می دارم

مرگ هم زیبا می شود

چندان که می توانم

بر سینه ی برهنه ات

سر بگذارم و بمیرم

در قفس را بگشایم

پرنده پر ساید به بال روشن باد

و من در آغوشت به خواب روم...

 

 

جست و جوی عشق

...ما - من و تو!
در سرزمين آرزوهايمان
کبوترهايمان را
در آسمانی صاف و آبی
پرواز خواهيم داد
و دلهامان را كشتزارهای گل سرخ
فراخواهد گرفت.
و حباب با تو زنده می ماند...

 

 

 

عشق

هر كی اومد پيش من ٬ يه ذره جاتو نگرفت
هيچ ادايی جاي اون ناز و اداتو نگرفت
پيش هر نقاشی رفتم تو رو نقاشی كنه
روی هر بومی زديم رنگ چشاتو نگرفت
 

عادت کرده بودم

 به تو عادت کرده بودم ای به من نزدیک تر از من ای حضورم از تو تازه ای نگاهم از تو روشن به تو عادت کرده بودم مثل گلبرگی به شبنم ....

تنهایی

اي که بر لبهاي ما طرح تبسم مي شوي دعوت ما بوده اي، مهمان مردم مي شوي ؟ ....

خود را فدا کنیم بهتر از ..............

خود را فدا کنیم بهتر است تا اینکه دیگران را نابود سازیم.